سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 29

الف - پیوندهای سیاسی ارگانیک اسرائیل و رژیم شاهنشاهی :

فعالیت صهیونیسم در ایران در دوران رضا شاه پدر محمد رضا شاه آغاز شد . وی به بهانه نمایندگی یهودیان ایران یک کرسی پارلمان ایران را به صهیونیستها داد . در دوران وی بود که فعالیت سازمان صهیونیسم در ایران از طریق مدرسه "کورش" در تهران آغاز شد .

در این دوران آژانس یهود و صهیونیستها ایرانی از طریق تشویق و تطمیع و تهدید یهودیان ایران را به فلسطین اعزام می کردند . شاه و هیئت حاکمه نیز به دلایل متعدد سود خود را در این مهاجرت تشخیص می دادند .
مهاجران غالبا از خانواده های بی بضاعت و نیازمند انتخاب می شدند و یا این که از یک خانواده نوجوانی را اعزام می کردند (که اغلب این نوجوانان پس از چند ماه زندگی در کیبوتص« مجتمعهای مسکونی مهاجر نشین یهودی یهودی که صهیونیستها به طور دسته جمعی به کارهای تولیدی و کشاورزی می پردازند و با فرا گرفتن زبان عبری به خدمت سربازی فرستاده می شدند ) و بنیان خانواده را میان یهودیان شدیدا متزلزل می ساختند .
این آشفته سازی های اجتماعی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت .
در نتیجه جماعت یهودی ایران به دو دسته تقسیم شدند . یک دسته در فلسطین و بی خاندان و دسته دیگر در ایران و بی خاندان . نه یهودیان ایرانی در فلسطین اسرائیلی شدند و نه عوامل صهیونیستی و خاندانی اجازه دادند که یهودیان ایران در میهن خودشان کنار برادران مسلمان خود قرار بگیرند .
یهودیان ایرانی که در اثر تبلیغات زهر آگین اسرائیل و ضعف اقتصادی و مشکلات دیگر به فلسطین مهاجرت کردند ، پس از استقرار در آنجا در واقع محیطی به مراتب فلاکت بار تر از ایران داشتند به  طوری که بارها شمار بسیاری از انان جهت بازگشت به ایران به نمایندگی ایران در اسرائیل رجوع می کردند . نماینده ایران ظاهرا به دلیل نداشتن پاسپورت و ندادن جواز عبور و رژیم صهیونیستی به علت مقروض بودن مهاجران یهودی ایرانی (پول هواپیما و کرایه منزل و ...) به دولت اسرائیل ، آنها را مجبور به اقامت در فلسطین می کردند و در جنگهای اعراب و اسرائیل و حوادث و وقایع مرزی غالبا از همین یهودیان مشرق زمین (سفاردیها) استفاده می کردند و اینها بودند که قربانی مطامع توسعه طلبانه صهیونیسم  نژاد پرست می شدند .
طبق اطلاعات اداره هشتم ساواک رژیم شاه ، در زمان محمد رضا شاه جمعیت یهودیان ایران حدود 70000 تن بود که پیش از تشکیل اسرائیل ، یک اقلیت آرام و فاقد تحرک سیاسی بودند و فعالیت خود را عمدتا درمسائل اقتصادی متمرکز می کردند و در میان آنها یک حس تعاون و انسجام قوی وجود داشت . پس از تشکیل اسرئیل به ویژه پس از پیروزی رژیم صهیونیستی در جنگهای خود با اعراب ، یهودیان ایران احساس غرور می کردند ولی به شدت در پنهان نگاه داشتن این روحیه سعی داشتند تا حساسیت مردم مسلمان ایران را تحریک نکنند .
در دوران محمد رضا شاه با برقراری روابط استراتژیک بین اسرائیل و ایران ، رژیم صهیونیستی برای تعداد محدودی از یهودیان ایران که خواهان مهاجرت به اسرائیل شدند دو شرط قائل شد : یا بسیار ثروتمند باشند تا ثروت خود را در اسرائیل به کار گیرند و یا جوان و نیرومند باشند تا در ارتش اسرائیل به طور موثر خدمت کنند . تعدادی از افراد که دو شرط یاد شده را دارا بودند به اسرائیل مهاجرت کردند و رژیم شاه نیز تسهیلاتی برای مهاجرت آنان فراهم کرد ولی بسیاری از آنان پس از یکی دوسال خواستار مراجعت به ایران شدند که دو دلیل برای تقاضای آنان احتمال داده می شد یکی موضوعی که قبلا ذکر شد که یهودیان ایران در اسرائیل محیطی به مراتب فلاکت بار تر از ایران داشتند و بعضا قربانی مطامع استعماری و توسعه طلبانه صهیونیسم نژاد پرست می شدند و دیگر اینکه برخی از آنها در اسرائیل دوره اطلاعاتی دیده بودند تا از تخصص و آموزشهای خود در ایران به سود اسرائیل استفاده کنند . حتی بعضی از آنها پس از بازگشت به ایران به عضویت فرقه های فراماسونری و یهودی در آمدند ، لژ پهلوی را در اختیار گرفتند و علیه نهضت مردم مسلمان ایران وارد عمل شدند .
با اوج گرغتن نهضت ملی ایران به رهبری آیت الله کاشانی و دکتر مصدق و بعضی علما و سیاستمداران ملی ایران و نظر انان راجع به مساله فلسطین و نیروهای ضد استعماری اعراب ، صهیونیستها همراه با فراماسونها به طور کامل در مقابل نهضت ملی ایران قرار گرتند و با تشکیل فرقه های فراماسونری و یهودی علیه نهضت ملی ایران وارد عمل شدند و لژپهلوی نیز پایگاه آنها بود .
حزب طبقه حکام ایران که به صورت سازمان مخفی فراماسونری ایران تشکیل و گسترش یافت بعد از کودتای 28 مرداد تسلط بلامنازعی بر ایران پیدا کرد . به طوری که به عنوان راس طبقه حاکم تمام فعالیتهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور در دست افراد این حزب قرار گرفت و این حزب پیشاهنگ طبقه حاکمه وابسته  به غرب در ایران بود . صهیونیستهای ایرانی و غیر ایرانی از گردانندگان لژهای مختلف فراماسونری بودند .
تئودور هرتزل دو جمله دارد که بیانگر وحدت استراتژیک صهیونیسم و فراماسونری در مقیاس جهانی است . وی در یک جا می گوید : هدف صهیونیسم ایجاد وطن برای ملت یهود  و تجدید بنای هیکل سلیمان است و در جای دیگر می گوید : ما در انجا باید بخشی از برج و بارو و استحکامات اروپا علیه آسیا را تشکیل دهیم . یک برج دیده بانی تمدن علیه وحشی گری بسازیم !! .

ب- شناسائی دولت اسرائیل : 

در سال 1933 مطابق با 1311 ه. ش . اسحاق بن تزوی برای نخستین بار به ایران سفر کرد . در سال 1327 (1949) محمد رضا پهلوی به بهانه نظارت بر املاک اتباع ایرانی که فلسطین اشغالی را در سال 1948 ترک کرده بودند یک نماینده غیر رسمی از سوی خود به فلسطین اشغالی اعزام کرد و در همان سال اسرائیل را به بهانه این که ایران در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته به رسمیت شناخت .دولت ساعد در هنگام تعطیلی پارلمان در اسفند 1328 اسرائیل را به صورت دو فاکتو ر به رسمیت شناخت و در بیت المقدس سرکنسولگری دایر کرد که باعث تیره شدن روابط ایران با جهان عرب گردید.
 نقل می کنند که اسرائیل شناسائی دوفاکتور را با پرداخت رشوه ای قابل توجه به ساعد به دست آورد . نخست وزیر ایران از طریق یک امریکائی که با موساد همکاری داشت 400000 دلار درخواست کرد تا موافقت وزیران و شاه را با این توجیه که شناسائی اسرائیل به سود ایران است جلب کند .
بدین سان شناسائی اسرائیل به صورت دو فاکتور عملی گردید و کنسولگری ایران در بیت المقدس مشغول به کار شد . ولی 15 ماه بعد در اوایل حکومت دکتر مصدق اعتراضاتی از جانب نمایندگان مجلس صورت گرفت و در 15 تیر ماه 1330 برابر با ژوئیه 1951 با تلاشهای آیت الله کاشانی و دکتر مصدق این شناسائی پس گرفته شد و وزارت خارجه ایران قطع رابطه با دولت اسرائیل را به اطلاع عموم رسانید . اقدام مصدق بازتاب عجیبی در جهان عرب داشت و افکار عمومی جهان عرب به آن جلب شد . روزنامه های عربی مصدق را زعیم شرق دانستند و عبدالرحمن غرام دبیر کل وقت اتحادیه عرب اظهار داشت : کلیه دولتهای عربی روشی را که دولت ایران در روابط خود با اسرائیل در پیش گرفته است ، با نظر تحسین و تمجید نگاه می کنند .
اما فقط مصر بود که از موضع خصمانه دست برنداشت و کشورهای عربی دیگر از جمله عراق با دشمنان نهضت همکاری نمودند . اما پس از کودتای 28 مرداد و بازگشت شاه به ایران مجددا روابط سیاسی بین رژیم شاه و اسرائیل از سر گرفته شد .
همکاری ابتدا توسط دبیر دوم سفارت ایران در لندن و در پاییز 1333 توسط سنندجی با پیشنهاد فروش نفت به دبیر اول سفارت اسرائیل انجام گرفت ، لذا اسرائیل "عزری" یک یهودی ایرانی الاصل را که  در سال 1328 به اسرائیل مهاجرت کرده بود به عنوان نماینده سیاسی لکن به طور غیر رسمی به تهران فرستاد . او خود را یک یهودی که به زادگاهش بر می گشت معرفی نمود . وی ابتدا به عنوان وزیر مختار و سپس به مدت 15 سال در ایران ماندگار شد .
عزری عنصری فعال بود که روابط گسترده ای بین مقامات ایران و اسرائیل برقرار نمود. او حتی برنامه دیدارهای مقامات ایران و اسرائیلی را ترتیب می داد ، از جمله ملاقات ژنرال هرکابی رئیس ستاد اطلاعات ارتش اسرائیل با شاه ، تا این که در سال 1336 شاه با افتتاح نمایندگی سیاسی ایران در تل آویو موافقت کرد و سفارتخانه های ایران و اسرائیل گشایش یافت و اوری لوبرانی رئیس سابق موساد و هماهنگ کننده فعلی دخالتهای اسرائیل در لبنان نخستین سفیر رژیم صهیونیستی در ایران شد . اما شاه برای مخفی ماندن این رابطه خواستار شد که نمایندگی ایران به صورت دفتری در سویس باشد و در سال 1337 دکتر ابراهیم تیموری از کارمندان وزارت خارجه به عنوان نماینده سیاسی ایران به تل آویو اعزام شد و ورابط ایران و اسرائیل تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در تمامی  زمینه ها بسط و توسعه یافت .
به رسمیت شناختن مجدد اسرائیل توسط رژیم شاه با واکنشهای شدیدی در محافل اسلامی و عربی روبه رو شد . آیت الله العظمی بروجردی مرجع بزرگ شیعیان از سرگیری روابط رژیم شاه با اسرائیل را محکوم کرد و به شاه اخطار نمود چنانچه این روابط ادامه یابد ایران را ترک خواهد کرد . آقای شیخ محمود شلتوت رئیس وقت دانشگاه الازهر مصر نیز از شاه خواست رابطه با اسرائیل را به حالت تعلیق درآورد . مصر همچنین روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرد . اما به رغم قیام 15 خرداد 1342 به رهبری امام خمینی (قدس سره) علیه شاه ، رژیم شاه همچنان رابطه خود با اسرائیل را ادامه داد . هر چند در این مدت این روابط دچار وقفه شد ولی پس از این که شاه توانست مخالفان را سرکوب کند بار دیگر آن را گسترش داد .
شاه در مصاحبه اختصاصی با خبرنگاران تایمز مالی در 13 خرداد 1348 اظهار داشت که : حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت می شناسد و رابطه اش با دولت یهود در بسیاری زمینه ها در حال بهبود است .
روابط رژیم شاه با اسرائیل گسترش یافت تا اینکه بین مصر و اسرائیل صلح برقرار گردید و همه نگاهها به سمت توافقنامه کمپ دیوید دوخته شد و از این طرف اوضاع ایران رو به وخامت گذاشت و اسرائیلیها سعی کردند تا در نا آرامیها و بحرانهای داخلی ایران با شاه همکاری و همفکری کنند ولی متوجه شدند اوضاع کشور از دست شاه و نخست وزیر شریف امامی خارج شده و بعد ارتشبد ازهاری جایگزین شریف امامی شد اما دولت نظامی هم نتوانست اوضاع را کنترل کند .در این هنگام به دلیل وخامت اوضاع بعضی سفارتخانه های خارجی از جمله اسرائیل شروع به تخلیه کردند و از 15 آبان شرکت هواپیمائی "ال-عال" اسرائیل اقدام به خارج کردن کارمندان سفارت خود و دیگر عناصر اسرائیلی از ایران نمود تا اینکه در 22 بهمن 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی ایران کلیه روابط ایران و اسرائیل قطع شد و همکاری 25 ساله رژیم شاه با اسرائیل خاتمه یافت .

ج- راوبط استراتژیک رژیم شاهنشاهی و اسرائیل :

در فوریه 1973 م. (1351ش.) ریچارد نیکسون رئیس جمهوری  وقت امریکا طی نامه ای به کنگره این کشور پیرامون سیاست خارجی امریکا نوشت : "منطقه خاورمیانه یکی از سخت ترین آزمونها برای امریکاست. ایران و اسرائیل بدلیل داشتن امکانات نظامی و اقتصادی می توانند امنیت منطقه را تضمین کنند ، لذا پیشنهاد می کنم انواع سلاحهای مورد نیاز در اختیار ایران و اسرائیل گذاشته شود زیرا با تقویت نظامی آنها هدف ما تحقق می یابد . "
در تاریخ 22/5/1973م. سناتور ویلیام فولبرایت اعلام کرد : امریکا باید مواضع خود را در منطقه خلیج (فارس) تقویت کند و ایران و اسرائیل را – شاید هر دو را در آن واحد – برای تحقق امنیت انرژی امریکا بکار گیرد.
در این راستا به لحاظ اینکه افشای روابط استراتژیک رژیم شاهنشاهی ایران با اسرائیل و نفوذ وسلطه محافل صهیونیستی بر مراکز حساس این سرزمین اسلامی بخش بزرگی از مبارزات قهرمانانه حضرت امام خمینی (قدس سره) را تشکیل می داد ، لذا بدون شک و تردید بیانات و مواضع معظم له از مستندترین و ارزشمندترین اسناد روابط رژیم صهیونیستی با رژیم شاه بود . در زیر به بخشی از این بیانات و مواضع اشاره می شود .
ایشان در 19/11/1349 در پیام مهمی که از نجف اشرف به زائران بیت الله حرام صادر کردند راوبط رژیم شاه و اسرائیل را چنین توصیف نمودند :" اسرائیل که امروز دشمن شناخته شده اسلام و مسلمانان است و مدتهاست که با ملل مسلم در حال جنگ است و به دست دولت خبیث ایران در تمام شئون اقتصادی ، نظامی و سیاسی دخالت دارد و باید گفت که ایران به صورت پایگاه نظامی اسرائیل و در واقع دولت امریکا در امده است . "
ایشان در جای دیگری 
پیوستگی و همپیمانی رژیم پهلوی با اسرائیل را افشا نموده و آنرا یکی از عوامل مبارزه خود با رژیم شاه قلمداد کردند . در مصاحبه ای که با مجله امل ارگان جنبش امل لبنان در مورخه 16/9/1357 داشتند در این رابطه فرمودند : " یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرار داده است کمک او به اسرائیل است . من همیشه در مطالبم گفته ام که شاه از همان اول که اسرائیل بوجود امد با او همکاری کرده و وقتی جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسید شاه همچنان نفت مسلمین را غصب کرده و به اسرائیل می داد و این امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بود ه است . ملت مسلمان ایران هیچگاه از اسرائیل پشتیبانی نکرده و همیشه از این بابت مورد ظلم و تجاوز دستگاه شاه قرار گرفته است ."
علاوه بر روابط استراتژیک رژیم شاه با اسرائیل و خدمت به منافع استکبار جهانی همکاری متقابل این رژیمها با جنبشهای ملی آزادیبخش نیز چندین پایه و اساس داشت . مهمترین آنها عبارتند از :
الف) وجود رژیم شاه در دایره پیمانهای غربی و اینکه ایران آن زمان یک نیروی مقتدر منطقه ای ضد جنبش آزادی بخش ملی عرب به شمار می رفت .
ب) نقش فعال رژیم شاه در خدمت به منافع امپریالیسم به ویژه پس از خروج انگلیس از خلیج فارس ، زیرا رژیم شاه در نبرد علیه ارتش مصر موجود در یمن نقش مستقیمی داشت تمامی وزنه خود را در جنگ علیه انقلابیون ظفار به کار گرفت وتهدید کرد در صورتی که به منافع امپریالیسم جهانی در نتیجه جنگ شاخ افریقا زیانی وارد آید ایران مستقیما دخالت نظامی خواهد کرد.
ج) مطامع رژیم شاه در زمینهای و ثروتهای کشورهای عربی به ویژه در منطقه خلیج فارس و اعلام صریح این مطلب که ایران " در سراسر خلیج فارس حقوق مشروعی دارد."
د) علاقه امریکا به دریای سرخ از علاقه صهیونیستها بیشتر است . زیرادریای سرخ تنها راه آبی است که میدانهای نفتی شبه جزیره عربستان را در برگرفته است .
اوری لوبرانی سفیر سالهای 1352 – 1357 در ایران می گوید :"طی 20 سال گذشته بیشتر رهبران اسرائیل با شاه ملاقات کردند ، از بن گورین گرفته تا اسحاق رابین و شیمون پرز".
وی در مورد سفر ماه اوت سال 1976 برابر 1355 ش. ایگال آلون وزیر خارجه وقت اسرائیل به ایران چنین می گوید : ایرانیان با سفر موافقت کردند مشروط بر اینکه پیشاپیش قول داده شود که این سفر و گزارشها ی مربوط به آن محرمانه بماند و افشا نشود .... و اسرائیلیها که دوست داشتند این روابط علنی باشد این شرط را پذیرفتند و از بیم آنکه مبادا شاه ایران در آینده نسبت به برقراری روابط مستقیم بااسرائیل دچار تردید شود پذیرفتند که این سفر سری بماند . شکل روابط میان اسرائیل و ایران موضوع اصلی مذاکرات بود ....
ایگال آلون در این ملاقات به شاه گفت که همسویی منافع اساسی میان اسرائیل و ایران ایجاب می کند که تمامی روابط موجود ریشه دار شود ... لذا بهتر است که روابط میان دو رژیم بر پایه هایی راسخ برقرارشود .
اسرائیل در ایران مصلحت استراتژیک دارد . چون به گفته روزنامه صهیونیستی جروزالم پست ایران آن سوی چند دشمن عربی قرار دارد ، اما این مصلحتها کدام بود :
1) دو نویسنده ایرانی به نامهای شوران سوبین و سفار زوبیه در کتاب خود به نام روابط خارجی ایران فاش ساختند هدفهای روابط ایران و اسرائیل کارشکنی در وحدت عربی بوده است . آنها اشاره کرده اند که اسرائیل مایل بود از طریق ایران از انزوا بیرون آید و مجهز شدن نفت ایران که بسته شدن خلیج عقبه در سال 1346 به منظور محروم کردن اسرائیل از آن انجام گرفت  ادامه یابد . منافع طرفین نیز در تحویل سلاحهای اسرائیلی از طریق ایران به ملا مصطفی بارزانی در عراق نیز همسوئی پیدا کرد .
2) بهره برداری از همپیمانی رژیم شاه با امپریالیسم جهانی و کشمکش اقلیمی وی با کشورهای عربی و تاثیر آن در ایجاد شکاف میان منافع جغرافیایی رژیم شاه و اعراب و نبودن اعتماد متقابل که ریشه های تاریخی عمیقی دارد . همه اینها به گفته روزنامه صهیونیستی جرزالم پست برای تقویت سیاسی و نظامی همپیمانی شاهنشاهی – صهیونیستی به کار گرفته شد.
3) گسترش دامنه تجاوزات رژیم صهیونیستی خطرات حکومت شاه در ایران را در پوشش قرار می داد. اما افزایش قدرت این رژیم و پیوند با دولت امریکا باعث می شد تا نیروهای ارتجاعی عرب جذب وی شوند ، به ویژه که شاه از آغاز دهه شصت ادعا میکرد که روابط سری خود را با اسرائیل قطع کرده تا بدین وسیله دوستان خود در اردوگاه ارتجاع عرب را دچار مخمصه نکند . رژیم شاه در عین حال به توطئه علیه جنبش آزادی بخش ملی اعراب ادامه می داد و بعد از به قدرت رسیدن سادات در مصر ایران به گفته روزنامه صهیونیستی داوار تبدیل به مرکز مبادله اطلاعات میان اسرائیل و مصر شده بود .چون اشرف مروان فرستاده شخصی سادات معمولا اندکی قبل از فرستاده اسرائیل به تهران می رسید.
4) رژیم شاه ایران تامین کننده اصلی نفت اسرائیل بود . مطبوعات صهیونیستی اعلام کردند که شاه در جریان جنگ اکتبر 1973 بیشتر نیازهای نفتی اسرائیل را تامین می کرد . رژیم وی عنصر فعال کردن اقتصاد اسرائیل نیز بود . رژیم شاه که تنفس گاه اسرائیل بود ، شکاف آشکار در دیوار تحریم عربی فعال اسرائیل به شمار می رفت .
5) هدف هم پیمانی صهیونیسم با رژیم شاه مخلوع علاوه بر از هم پاشیدگی و در هم شکستن جنبش آزادی بخش  ملی اعراب به ویژه در منطقه خلیج فارس در ایران نیز سرکوب جنبش ملت ایران را که برای سرگونی رژیم شاه مبارزه می کردند هدف قرار داده بود .
روزنامه های سوئدی در مورخه 23/1/1975 م. گزارش دادند که 15 هزار نظامی ایران مشغول آموزش در اسرائیل هستند .
یکی از کارمندان اسرائیلی یک شرکت بین المللی به هنگام بازگشت از ایران چنین گفته بود :
اسرائیل بعد از ایالات متحده دومین کشوری است که توده های ایران از آن نفرت دارند و ایرانیان تلاشهای شاه و ساواک برای سرکوب و ارعاب آنان را در رابطه با اسرائیل می دانند .
6) رژیم شاه به هواپیمای اسرائیلی اجازه فرود در فرودگاههای ایران را می داد . در این زمینه مجله پاری ماچ در ژوئیه 1967 نوشت که هواپیماهای جنگی امریکائی در جریان جنگ 6 روزه در فرودگاههای ایران فرود می آمدند و پس از تغییر رنگ و رسم ستاره داوود بر روی آنها به اسرائیل انتقال داده می شدند .  

منبع قدسنا

منبع بر پدر و مادر صهیونیسم لعنت


 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 11:54 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

بانک مقالات فلسطین
پژوهشگر
بانک مقالات فلسطین یکی از کارهایی است که می بایست در زمینه فلسطین و صهیونیسم انجام بگیرد. در این وبلاگ سعی شده است: یک از خود محوری پرهیز شود. دو حقوق معنوی مقالات حفظ شود سه سهولت درج منابع اصلی برای مقالات محقیق فراهم گردد، برای همین لینک مقالات را در وبلاگ قرار دادیم. مقالات مناسب را به ما معرفی کنید تا درج کنیم.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 81843
جستجو در صفحه

پیوندهای روزانه
خبر نامه