سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: یکشنبه 103 اردیبهشت 16

طرح جدی «مظلومیت یهود» از مهمترین سیاستگذاری های فرهنگی و هنری امروز در تمدن جهودزده غرب است.
همان گونه که مسلمانان در طول تاریخ ، شهیدان مظلوم خود را دارند و از حماسه آفرینی های عظیم ایشان نیرو می گیرند ، یهودیان نیز برای خود «هولوکاست» - یعنی ماجرای کذب قتل عام 6میلیون یهودی در اتاقهای گاز و سوزاندنشان در کوره های آدم سوزی - را ساخته اند! کارکرد هولوکاست به جهات سیاسی و فرهنگی شبیه سازی شده ای این چنین است ، با این تفاوت اساسی که هولوکاست آن گونه که یهودیان صهیونیستی چون اسپیلبرگ در فیلم «فهرست شیندلر» روایت می کند ، یکسره دروغین و تحریف شده است.

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 11:26 عصر | نظرات دیگران()

استاد روابط بین‌الملل آمریکا:
هولوکاست یکی از 10 افسانه‌ صهیونیستی است

خبرگزاری فارس: یک استاد روابط بین‌الملل آمریکا هولوکاست را یکی از 10 افسانه بزرگ صهیونیستها خواند که مورخان و محققان غربی نیز آن را رد می‌کنند.

به گزارش فارس "عبدالله سیندی " در ابتدای مقاله خود که پایگاه اینترنتی "رادیو اسلام " آن را منتشر کرده است، پس از تعریف واژه هولوکاست (نابودی گسترده انسان‌ها توسط انسان‌هایی دیگر که منجر به کشتار عمده، خصوصاً بوسیله آتش می‌شود)، هولوکاست کذایی آلمانی‌های نازی علیه یهودیان را دروغی بزرگ می‌نامد و می‌نویسد: اولین دروغ این است که نازی‌ها "6 میلیون " یهودی را کشته‌اند. این رقم بسیار مبالغه‌آمیز است. دومین دروغ این است که این "6 میلیون " نفر ابتدا جمع‌آوری شده‌اند سپس زنده‌زنده "آتش زده " یا "با گاز کشته شده‌اند ". این نیز دروغ است چرا که هیچ سندی وجود ندارد که نشان دهد در آلمان نازی یک یهودی زنده در اتاق گاز یا کوره آدم‌سوزی کشته یا آتش زده شده باشد.
نویسنده معتقد است تنها افرادی (یهودی یا غیریهودی) که در اثر ابتلا به بیماری‌های خطرناکی مثل تیفوس مرده بودند در دوران آلمان نازی سوزانده و خاکستر می‌شدند تا از همه‌گیری این بیماری‌ها جلوگیری شود. تعداد این مردگان سوزانده شده بسیار کمتر از افسانه 6 میلیون است. سوزاندن یا خاکستر کردن اجساد کسانی که در اثر بیماری‌های مهلک مسری مرده‌اند عملی قانونی و رایج است که آلمان نازی و دیگر کشورها برای جلوگیری از مبتلا شدن مردم انجام می‌داده‌اند. تاکنون هیچ کس این نوع اعمال را غیرقانونی اعلام نکرده است.
استاد روابط بین الملل آمریکا تصریح می‌کند: یهودیانی هم با ابزارهای متداول نازی‌ها کشته شده‌اند (یعنی با گاز کشته نشده یا سوزانده نشده‌اند) چندان بیشتر از تعداد بسیار زیاد قربانیان غیریهودی که با همان ابزارهای نازی‌ها کشته شده اند، نیست. با توجه به اینکه هیچ کس کشتار غیریهودیان به دست نازی‌ها را "هولوکاست " نمی‌داند، و در ادامه با تعجب آور خواندن این مسأله می‌نویسد: چرا کشتار یهودیان با ابزارهای متعارف توسط نازی‌ها باید تشکیل یک "هولوکاست " بدهد؟
نویسنده سپس با تاکید بر اینکه اسرائیل از ابتدا با زور اسلحه حفظ شده است، بیان می‌دارد: تمامی اعراب و مسلمانان (بعلاوه بسیاری دیگر از مردم جهان) بخوبی می‌دانند که اسرائیل یک کشور غیرقانونی و نامشروع است. اسرائیل بر مبنای افسانه‌ها و دروغ‌های مشهور بسیاری تأسیس شده و مرتکب اعمال و برنامه‌های غیردموکراتیک و وحشیانه‌ای می‌شود که تنها می‌توان از طریق زور آن‌ها را انجام داد.
عبدالله سیندی در ادامه به ده مورد از دروغ‌ها و افسانه‌های صهیونیست‌ها اشاره می‌کند:
- یهودیان "ملت برگزیده خداوند " هستند.
- فلسطین "سرزمین موعود خداوند " تنها برای یهودیان است (علی رغم این واقعیت که مسیحیت در آنجا زاده شده است).
- "سرزمین موعود از نیل تا فرات گسترده شده است ".
- یهودیان در 2000 سال گذشته "بی‌خانمان " بوده‌اند تا اینکه در سال 1948 اسرائیل برای آنها ایجاد شد.
- تأسیس اسرائیل در سال 1948 "اجرای یک رسالت کتاب مقدس " بوده است.
- در طول 2000 سال گذشته اعراب "دشمن " یهودیان بوده‌اند (علی‌رغم این واقعیت که اعراب همواره از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان تشکیل شده‌اند).
- فلسطین "سرزمینی خالی از سکنه " بوده است و هنگامی که یهودیان صهیونیست غرب در سال 1948 اسرائیل را در آن تأسیس کردند، هیچ ساکن عربی در آن نبوده است.
- پیش از اینکه اسرائیل در سال 1948 تأسیس شود، یهودیان "مجاز " به انجام آزادانه آداب مذهبی خود در فلسطین نبوده‌اند.
- اسرائیل یک کشور "دموکراتیک " و "صلح‌جو " است (ولو اینکه جنگ‌های وحشیانه و توسعه‌طلبانه زیادی را علیه اعراب برپا کرده، مسیحیان و مسلمانان عرب بومی را بطور برنامه‌ریزی شده کشته و از سرزمین تاریخی خودشان، فلسطین، ریشه‌کن کرده، و در 57 سال گذشته دارایی های آنها را غارت کرده است).
- آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم با "سوزاندن و کشتن شش میلیون یهودی بوسیله گاز " مرتکب هولوکاست شده است.
سیندی بر این باور است که بسیاری از غربی‌ها لااقل با 9 مورد اول افسانه‌های بالا موافق نیستند، ولی اکثر مردم غرب عموماً آخرین ادعای یهودی/صهیونیستی در مورد "هولوکاست " کذایی را بدون هیچ اعتراضی پذیرفته‌اند گویی که این یک "حقیقت الهی " است. او می‌افزاید: غربی‌های تحصیل‌کرده و بیسواد به یک صورت در مورد دروغ بزرگ هولوکاست فکر می‌کنند چه راست افراطی باشند (مثل بنیادگرایان مسیحی) یا از به اصطلاح "میانه‌روها " باشند و یا حتی از چپ افراطی (مثل سوسیالیست‌ها یا کمونیست‌ها) باشند.

این استاد علوم سیاسی در ادامه مقاله خود، ضمن رد آزادی بیان در آمریکا، آن را صرفاً یک ادعا دانسته و معتقد است: گرچه آمریکا معتقد است که یک کشور آزاد است که در آن اولین لایحه قانون اساسی آمریکا تضمین کننده آزادی بیان برای تمامی کسانی است که می‌خواهند بطور منطقی و عقلانی دیدگاهشان را در مورد هر موضوعی بیان کنند، "هولوکاست " کذایی صریحاً یک استثنا در این قانون است. در حالی‌که حمله و انتقاد از سوی هر کسی در آمریکا علیه دولت این کشور، رئیس جمهور، عیسی مسیح یا حتی خدا، مجاز است، حمله یا اظهارنظر انتقادی علنی (برخلاف اظهار نظر مخفیانه) از سوی هرکسی در آمریکا نسبت به لابی قدرتمند یهود یا "هولوکاست " کذایی در سرزمین "آزادی " مجاز نیست. هرکه جرأت آن را دارد که بطور علنی مطلبی انتقادی در مورد نفوذ یهود یا صهیونیسم در آمریکا بگوید یا بنویسد سریعاً به عنوان "نژادپرست " یا "یهودستیز " مورد انتقاد شدید قرار می‌گیرد و باید بهای سنگین آن را با آسیبی که به شهرت و حرفه‌اش وارد می‌شود بپردازد، همانطور که هنرپیشگانی مثل "مارلون براندو " و "وانسا ردگریو " این مسیر سخت را پیمودند. برخی اوقات بهای سخن گفتن علیه صهیونیست‌ها در سرزمین "آزادی "، مرگ است، همانطور که در مورد "آلکس اوده "، رخ داد، او یک عرب-آمریکایی بود که در سال 1985 در دفتر ADC (کمیته عربی ضدتبعیض) در کالیفرنیای جنوبی، بطرز وحشیانه‌ای کشته شد.
نویسنده سپس می‌‌افزاید: گرچه یهودیان آمریکا بر اساس بهترین برآوردها تنها یک اقلیت کوچک حدود 2 تا 3 درصدی از کل جمعیت آمریکا را تشکیل می‌دهند، ولی انسان در شگفت می‌ماند که آیا آمریکا به واقع یک کشور مسیحی است یا یک کشور یهودی، خصوصاً وقتی بحث علنی آزاد در مورد "هولوکاست " مطرح باشد.
استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل آمریکا به این سؤال که دروغ‌پردازی‌های هولوکاست چرا و چگونه آغاز شد این گونه پاسخ می‌دهد: در جریان بخش‌های آخر جنگ جهانی دوم (1945-1939)، هنگامی که مشخص شده بود که شکست نظامی آلمان نازی نزدیک است، رهبران صهیونیست در داخل و خارج از آمریکا، بیم این را داشتند که طرح استعمارگرانه آن‌ها برای سرقت سرزمین مقدس فلسطین از اعراب، حمایت خود را از دست بدهد. علی‌رغم این حقیقت که نازی‌های ضدیهود در شرف نابودی بودند (علاوه بر اینکه اکثر یهودیان اروپا پیش از آن در بین مردم همسان شده و با آرامش در کشورهای غربی بومی خود زندگی می‌کردند، از جمله در آمریکا که بسیاری از یهودیان آلمانی و اروپای شرقی به آنجا مهاجرت کرده بودند)، رهبران صهیونیست هنوز با ناامیدی می‌خواستند تا به هر هزینه‌ای طرح قدیمی پیش از دوران نازی برای استعمار فلسطین عربی را ادامه دهند.

عبدالله سیندی در بخش دیگری از مقاله خود که پایگاه اینترنتی "رادیو اسلام " آن را منتشر کرده است، می‌نویسد: روشن است که در طول ماه‌های نتیجه‌گیری از جنگ جهانی دوم و پس از آن به دو دلیل مهم، به مسئله‌ای تأثرآور، دردناک و تکان دهنده نیاز بود. اول اینکه طرح قدیمی سال‌های 1897 (پیدایش سازمان جهانی صهیونیسم) و 1917 (بیانیه انگلیسی بالفور) صهیونیسم برای استعمار فلسطین، حمایت و مشروعیت جهانی لازم را بدست آورد. دوم اینکه روحی تازه در کالبد صهیونیسم دمیده شود به این صورت که یهودیان غیرصهیونیست و بی‌تفاوت غرب را به حامیان صهیونیسمی تبدیل کند که در حال تأسیس یک کشور "منحصراً " یهودی در سرزمین مهم و مقدس عربی فلسطین برای یهودیان غربی به‌ اصطلاح "بی‌خانمان " بود. در این‌جا بایستی اشاره شود که غرب از زمان جنگ‌های خون‌بار صلیبی گذشته (1291-1095) بر آن بود که فلسطین را از اعراب بگیرد.
در ادامه این مقاله می‌خوانیم: رهبران صهیونیسم در داخل و خارج از آمریکا، برای بدست آوردن حمایت، دلسوزی و همدردی جهانی از طرح استعمار فلسطین عربی، ناگهان شروع به نقل داستان‌های بشدت وحشتناک در این‌باره کردند که نازی‌ها در پایان سال 1942 و نوامبر سال 1944 (یعنی پنج ماه قبل از اینکه آدولف هیتلر در آوریل 1945 خودکشی کند) "شش میلیون " یهودی را در "اتاق‌های گاز "، "اجاق‌ها " و "کوره‌های آدم‌سوزی " در داخل و خارج از آلمان "سوزانده " یا "خفه کرده‌اند ". صهیونیست‌ها هم‌چنین افزودند که نازی‌ها از پوست، چربی و موهای یهودیان "نابودشده "، "کود "، "لامپ "، "کیف‌دستی "، "طناب " و "صابون " می‌ساخته‌اند.
اولین کسی که به این اطلاعات وحشتناک در مورد "هولوکاست " کذایی و "نابودسازی شش میلیون یهودی " اشاره کرد، خاخام صهیونیست، اسرائیل "گلدشتاین " بود. او در 13 دسامبر سال 1942 این ادعای ماجراجویانه را بیان کرد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، ادعای بررسی نشده گلدشتاین از سوی رهبران صهیونیست در داخل و خارج از آمریکا و همدردهای آن‌ها در سراسر جهان بطور گسترده‌ای تکرار شد.
نویسنده سپس ادعای هولوکاست را در ارائه "قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل " در 29 نوامبر 1947 برای مشروعیت بخشیدن به تأسیس کشور صهیونیستی برخلاف خواست بومیان عرب، سودمند دانسته و اشاره می‌کند که این قطعنامه "سازمان ملل " که با فشار آمریکا بر اعضای سازمان ملل طراحی شده بود، با 33 رأی موافق، 13 رأی مخالف و 10 رأی ممتنع تصویب شد.
وی با تاکید بر این‌که دانشمندان و مورخان غربی در اروپا و آمریکا هولوکاست را تبلیغات دروغین برنامه‌ریزی شده دوران جنگ صهیونیست‌ها می‌دانند، می‌افزاید: آن‌ها "هولوکاست " را با دیگر تبلیغات این چنینی در جریان دیگر جنگ‌ها مقایسه می‌کردند مثل تبلیغات دروغینی که در دوران جنگ جهانی اول منتشر شده بود و آلمان‌ها را متهم به "خوردن اجساد بلژیکی‌ها، پرتاب کردن آن‌ها به آسمان و سوراخ کردن این اجساد با سرنیزه " می‌کرد. در ادامه مقاله از قول "دکتر آرتور بوتز " استاد آمریکایی دانشگاه "نورثوسترن " آمده است: صهیونیست‌ها، خصوصاً کنگره جهانی یهود، مهملات خود در مورد هولوکاست را به دولت‌های متفقین، خصوصاً دولت آمریکا ارائه کرده و خواهان تصدیق این مهملات شده‌اند.
این مقاله می‌افزاید: گرچه صهیونیست‌ها و حامیان آن‌ها همواره هرکسی را که "هولوکاست " را انکار کند، "راست‌گرا " یا "نژادپرست " می‌نامند، اما حقیقت امر این است که از اواسط دهه 1940 بسیاری از دانشمندان و مورخان غربی و غیرغربی، با حرفه‌های گوناگون و زمینه‌های اعتقادی و عقاید سیاسی مختلف (ازجمله یهودیان)، بطور مطلق، "نسل‌کشی " و "اتاق‌های گاز " ادعایی دوران نازی و تعداد غیرقابل‌قبول "شش میلیون " قربانی را رد کرده‌اند.
استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل آمریکا با تأکید بر این‌که دانشمندان و مورخانی مثل دکتر "بوتز "، منکر این حقیقت نشده‌اند که یهودیان و غیریهودیان بسیاری در آلمان نازی و مناطقی که در طول جنگ جهانی دوم تحت تصرف این کشور بوده است، در داخل و خارج از اردوگاه‌های وحشتناک اسرا، کشته و اعدام شده‌اند، بیان می‌کند: آنچه که آن‌ها رد می‌کنند، این "هولوکاست " کذایی است. آن‌ها عدد "شش میلیون " و شیوه کشتن یهودیان را رد می‌کنند. این منکران هولوکاست همگی شش نکته اساسی زیر را قبول دارند:
اینکه "هولوکاست " کذایی و داستان "شش میلیون " نفر قربانی، از سوی خود صهیونیست‌ها و نه مقامات دولتی یا منابع مستقل دیگر سرچشمه گرفته است.
نه کنفرانس "یالتا " در سال 1945 (نشست رهبران روسیه، آمریکا و انگلیس)، نه "واتیکان "، و نه حتی "صلیب سرخ بین‌الملل "، علیه هولوکاست یا افسانه شش میلیون سخن نگفته‌اند و هیچ یک نیز دلیلی برای آن ارائه نکرده‌اند.
در هیچ کدام از سه خاطره مهم دوران جنگ جهانی دوم، یعنی خاطرات رهبر فرانسه "چارلز دی‌گاول "، رهبر انگلستان "وینستون " "چرچیل " و رهبر آمریکا "دوایت آیزنهاور "، هیچ اشاره‌ای به هولوکاست نشده است.
دادگاه‌های پس از جنگ جهانی دوم "نورنبرگ " در آلمان، که خود‌به‌خود ادعای شش میلیون صهیونیست‌ها را "پذیرفته " بود چیزی بیشتر از پیگردهای سیاسی جانبدارانه و غیرمنصفانه‌ای که از سوی قدرت‌های پیروز اجرا می‌شد نبود.
تنها "اعتراف‌نامه " موجود در مورد "سوزاندن و کشتار با گاز یهودیان " در 5 آوریل 1946 از سوی سرهنگ "رادولف فرانز هاس "، فرمانده نازی اردوگاه "آشویتس " بیان شده و او این اعترافات را پس از شکنجه زیر دست شش افسر پلیس آگاهی گفته است؛ گروهبان برنارد "کلارک "، یکی از این شکنجه‌گران بعدها این مسئله را تأیید کرد.
بهترین برآوردها در مورد تعداد یهودیانی که در داخل و خارج از اردوگاه‌های وحشتناک آلمان مرده یا کشته شده‌اند (نه با "گاز " یا در "کوره‌های آدم‌سوزی ") و یا جان خود را در اثر وحشی‌گری‌های نازی‌ها، گرسنگی، بیماری معلولیت‌های ناشی از جنگ یا دیگر دلایل از دست داده‌اند، از 300.000 تا 500.000 (و نه شش میلیون نفر) است. باید اشاره داشت که در طول جنگ جهانی دوم حدود 74 میلیون نفر مرده‌اند که اکثریت قاطعی از آن را غیریهودیان تشکیل می‌دهند، و غیرنظامیان شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن که در بمباران به خاکستر تبدیل شدند نیز بخشی از این تعداد هستند.
سیندی در ادامه مقاله می‌نویسد: "پل راسینیه "، جغرافی‌دان فرانسوی (که به نام "پدر مکتب تاریخ حقیقی هولوکاست نامیده شده است)، در سال 1945 به عنوان یک سوسیالیست به مجلس ملی فرانسه راه یافت، در سال 1948 کتابی با نام "عبور از استوا " نوشت که در آن تجربیات وحشتناکی که بین سالهای 1943 تا 1945 به عنوان یک زندانی سیاسی چپ‌گرا در اردوگاه‌های اسرای جنگی "بوخنوالد " و "دورا " داشته را بازگو کرده است. او در این کتاب و کتاب‌های بسیار دیگری که پس از آن منتشر شد مثل کتاب داستان هولوکاست و دروغ‌های "الیسز "، "هولوکاست "، "اتاق‌های گاز " و رقم "شش میلیون " را قویاً رد کرده است. راسینیه در عین حالی‌که ادعای "نابودسازی " یهودیان توسط نازی‌ها را کاملاً رد کرده، با نگاهی سخاوتمندانه برآورد کرده است که بین سال‌های 1933 تا 1945، احتمالاً یک میلیون یهودی در اثر سیاست‌های وحشیانه گوناگون مستقیم و غیرمستقیم نازی‌ها مثل غوغای اخراج یهودیان، شرایط سخت کارگران، بازداشتگاه‌ها، سوءتغذیه، بیماری، همه‌گیری و از همه مهمتر خود جنگ جهانی دوم، از بین رفته‌اند.
استاد روابط بین الملل و علوم سیاسی آمریکا همچنین بیان می‌دارد: یک فرانسوی دیگر به نام روبرت "فوریسون "، استاد سابق دانشگاه "لیون "، نیز هولوکاست کذایی نازی‌ها را رد کرده و تمامی کسانی که "اتاق‌های گاز نازی " را طراحی یا توصیف کرده‌اند، به چالش کشیده است؛ او کتاب مشهور خاطرات "آنه فرانک " را یک دروغ بزرگ دانسته است؛ و موزه یادمان هولوکاست در واشنگتن را "یک شکست مفتضحانه تاریخی " نامیده است.

عبدالله سیندی در بخش‌های پایانی مقاله خود می‌نویسد: در حالی‌که برای شش میلیون کشته فرضی یهودی توسط نازی‌های آلمانی در اتاق‌های گاز یک موزه یادمان هولوکاست در آمریکا وجود دارد، در هیچ جای این کشور موزه یادمان هولوکاست، مرکز غرامت یا حتی عذرخواهی بخاطر کشتار ده‌ها میلیون بومی آمریکایی یا سیاهپوست آمریکایی که در جریان بزرگترین هولوکاست واقعی جهان مثل حیوان، به دست آمریکایی-اروپایی‌ها قتل عام شدند وجود ندارد. به گفته "وارد چرچیل "، استاد آمریکایی، روی هم رفته احتمالاً بیش از یکصد میلیون بومی، در دوران "متمدن سازی " مداوم نیم‌کره غربی توسط اروپاییان، نابود شده‌اند. استاد دیگر آمریکایی، "دیوید استانارد " می‌نویسد که بین 40 تا 60 میلیون سیاهپوست آمریکایی در اثر وحشیگری‌های سیستم برده‌داری اروپایی-آمریکایی جان خود را از دست داده‌اند.
نویسنده در ادامه به سخنان "دکتر آرتور بوتز " در کتاب محققانه و مستند دروغ بزرگ قرن بیستم استناد می‌کند که در پرونده‌ای علیه نابودسازی فرضی یهودیان اروپا آورده است: در جریان جنگ جهانی دوم، حتی مقامات وزارت کشور آمریکا مثل "بریکنریج لانگ " و همکارانش "... تمام صحبت‌ها در مورد "نابودسازی " را تنها یک پروپاگاند ابداعی برای دوران جنگ مثل داستان‌هایی که در جریان جنگ جهانی اول ساخته شدند، می دانستند. به بیان دکتر بوتز اتاق‌های گاز، تنها پروپاگاندهای افسانه‌ای دوران جنگ هستند که کاملاً شبیه به مهملاتی است که در دوران جنگ جهانی اول از سوی "لرد بریک " گفته شده است.
دکتر بوتز همچنین نشان داده است که تعداد کل زندانیانی که در کل سیستم اردوگاه‌های اسرای جنگی آلمان بوده‌اند، اعم از یهودی و غیریهودی (چراکه هیچ اردوگاه مخصوصی برای یهودیان وجود نداشته)، حدود 224.000 در سال 1943 و 524.000 در سال 1944 بوده است. علاوه براین دکتر بوتز اشاره داشته است که "هنریش هیملر "، دومین فرد قدرتمند در آلمان نازی (که به ظاهر در 23 می سال 1945 هنگامی که در اسارت انگلیسی‌ها بوده "با مسموم کردن خود، خودکشی کرده است ") چند هفته پیش از پایان جنگ جهانی دوم در مصاحبه‌ای با نماینده کنگره جهانی یهود اظهار داشته است که:
"ما برای متوقف ساختن همه‌گیری "تیفوس " مجبور شدیم که اجساد تعداد بسیاری از مردم را که بواسطه این بیماری مرده بودند، بسوزانیم. به این منظور مجبور به ساخت کوره مرده‌سوزی شدیم که بخاطر آن اکنون طناب دار ما را مهیا کرده‌اند.
در نهایت دکتر بوتز ثابت می‌کند که هیچ مدرک مستند ملموسی از نازی‌ها وجود ندارد که مستقیماً نشان دهنده هر نوع برنامه‌ای برای "نابودسازی " باشد. او اشاره می‌کند که حتی دکتر "آریه لئون کوبوی " از مرکز اسرائیلی اسناد یهود در تل‌آویو، در سال 1960 تصدیق کرده است که "هیچ سندی با امضای "هیتلر "، "هیملر " یا "هایدریش " وجود ندارد که در مورد نابودسازی یهودیان باشد ... در نامه‌ای که از "گورینگ " به هایدریش در خصوص راه‌حل نهایی مسئله یهودیان فرستاده شده است واژه "نابودسازی " بکار نرفته است.
نویسنده یهودی فرانسوی، "الگا ورمسر-میگوت " نیز در کتاب سیستم اردوگاه‌های نازی در سال 1968 می‌نویسد:
همانطور که هیچ ... دستوری مبنی بر نابودسازی با گاز در آشویتس وجود ندارد، هیچ دستوری نیز برای متوقف ساختن آن در نوامبر 1944 موجود نیست. نه در دادگاه نورنبرگ، نه در دادگاه‌های حاشیه‌ای، نه در دادگاه "هِس " در "کراکو " نه در دادگاه "آیشمن " در اسرائیل، نه در دادگاه فرماندهان اردوگاه‌ها در نوامبر 1945 در فرانکفورت و دادگاه آگوست 1946 در مورد ارقام ثانوی "آشویتس "، در هیچ کدام دستور شناخته شده‌ای که در تاریخ 22 نوامبر 1942 به امضای هیملر رسیده باشد و مبنی بر این باشد که نابودسازی یهودیان با گاز متوقف شود، وجود ندارد.
علاوه براین دکتر "آوستین آپ " استاد آمریکایی ادبیات انگلیسی در دانشگاه "اسکرانتون " و "کالج لاساله "، در کتاب فریب شش میلیونی: تهدید مردم آلمان به خاطر نشانه‌هایی سخت از جنازه‌های تقلبی، چهار نکته اساسی زیر را توضیح داده است:
این‌که آنچه "راه‌حل نهایی " هیتلر برای مسئله یهودیان نامیده می‌شود، به معنای "نابودسازی " آنان نبوده بلکه اخراج یا بیرون کردن آن‌ها از آلمان بوده است، آنچه این مسئله را ثابت می‌کند همکاری آزاد و تشویق خود صهیونیست‌ها است که از یهودیان آلمان می‌خواستند که به یهودیان دیگر نقاط جهان پیوسته و کشور بومی خود را ترک کنند تا در فلسطین ساکن شده و آنجا را استعمار کنند (این برنامه صهیونیست‌ها از سال 1897 و مطابق با بیانیه انگلیسی سال 1917 بالفور بوده است). مطلقاً هیچ فرد زنده‌ای (چه یهودی و چه غیریهودی) در اردوگاه‌های اسرای جنگی آلمان، ازجمله آشویتس (که به ظاهر مرکز اصلی "نابودسازی " بوده است) "با گاز کشته نشده " یا "سوزانده " نشده است.
به اعتقاد نویسنده یهودیانی که به دست نازی‌ها جان خود را از دست داده‌اند یا به خاطر بیماری‌های همه‌گیر مرده‌اند و یا به این دلیل کشته شده‌اند که شورشی، جاسوس، خرابکار یا جنایتکار بوده‌اند و یا در غیر اینصورت قربانیان انتقام‌ها و تلافی‌های تأسف‌بار اما بطور بین‌المللی قانونی آلمان‌ها بوده‌اند. صهیونیست‌ها و حامیان آمریکایی آن‌ها در داخل و خارج از صنعت سینما و رسانه آمریکا، که دائماً رقم "شش میلیون " را بکار می‌برند نتوانسته‌اند کمترین سندی برای اثبات ادعای خود بیابند.
این استاد روابط بین الملل آمریکا علاوه بر موارد فوق دیگر دانشمندانی را که هولوکاست را رد کرده اند ذکر می‌کند و می‌نویسد: غربی‌ها نیز ادعاهای داستان هولوکاست را رد کرده‌اند. در میان آن‌ها نام این دو آمریکایی به چشم می‌خورد: سرهنگ "جان بیتی " از سرویس اطلاعات نظامی وزارت دفاع آمریکا در جنگ جهانی دوم که در کتاب "پوشش آهنی بر روی آمریکا "، افسانه "شش میلیون " را تمسخر کرده است، و دکتر "دیوید لسلی هوگان "، استاد سابق دانشگاه کالیفرنیا در "برکلی ". در میان مورخان انگلیسی که هولوکاست را رد کرده‌اند به این دو نفر می‌توان اشاره کرد: "دیوید ایروینگ " نویسنده پروفروش‌ترین کتاب در زمینه هولوکاست، و "ریچارد هاروود " که در سال 1947 کتابی با عنوان "آیا واقعاً شش میلیون نفر مرده‌اند؟ حقیقت از دست رفته " را منتشر کرد. لااقل سه دانشمند آلمانی، هولوکاست را رد کرده‌اند. از جمله دکتر "ویلهلم استیجلیک " که کتاب "آشویتس: یک قاضی به دنبال مدرک " را نوشته است، "امیل آرتز " نویسنده کتاب "جدول ضرب جادوگران، دروغ است "، و نیز "کریستفرسن " نویسنده کتاب "دروغ آشویتس ".
از میان منکران ژاپنی هولوکاست می‌توان به این دو اشاره کرد: دکتر "ماسانوری نیشیوکا " نویسنده مقاله برجسته ده صفحه‌ای با عنوان "بزرگترین تابوی تاریخ پس از جنگ: هیچ اتاق گازی در آلمان نازی وجود نداشته است " در مجله ژاپنی "مارکوپولو " (فوریه 1995)، و بهترین نویسنده ژاپنی "ماسامی اونو " که هولوکاست را توصیف کرده و خاطرات "آنه فرانک " را دروغ خوانده است.
دیگر منکران برجسته هولوکاست شامل دو کانادایی به نام "ارنست زاندل " که یک ناشر است، "جان بال " زمین شناس متخصص عکس‌های هوایی؛ معلم راست‌گرای سوئیسی "یورگن گراف "؛ متخصص ایتالیایی اسناد، "کارلو ماتوینو "؛ نویسنده چپ‌گرای فرانسوی و عضو سابق حزب کمونیست فرانسه، "روژه گارودی " که کتاب "کشف افسانه‌های سیاست اسرائیل " او در سال 1995 توسط "پیر گیلام " منتشر شد، هستند.
در کنار نویسنده یهودی الگا ورسمر-میگوت که قبلاً به او اشاره شد، یهودیان غربی دیگری نیز هستند که بطور مطلق منکر این امر شده‌اند که دولت نازی به کشتار یهودیان با "گاز " دست زده و یا اصلاً در اندیشه چنین کاری بوده است. از این جمله می‌توان به ناشر سوئدی "دیتلیب فلدرر " از پژوهشنامه اطلاعاتی یهود، "دیوید کول " آمریکایی و دانشمند آلمانی "ژزف گینسبرگ "، اشاره کرد.
در ادامه این مقاله آمده است: در واقع کسانی که هولوکاست را به چالش کشیده‌اند حتی در خود هالیوود نیز یافت می‌شوند، یعنی جایی که یهودیان بزرگترین استودیوهای فیلم مثل "کلمبیا "، "مترو-گلدوین-میر "، "پارامونت "، "فوکس قرن بیستم "، "یونیورسال " و "برادران وارنر " را تأسیس کرده‌اند. به عنوان مثال در سال 1983 "روبرت میشم " هنرپیشه برجسته آمریکایی، در مصاحبه‌ای در مجله "اسکویر "، هولوکاست را تمسخر کرد. هنگامی که از او در مورد کشتار شش میلیون یهودی توسط نازی‌ها سوال شد او پاسخ داد: یهودیان این مسئله را می‌گویند، ولی مردم آن را انکار می‌کنند.
این استاد علوم سیاسی در پایان مقاله‌اش مقبولیت و همدردی گسترده عمومی در سراسر غرب با رژیم صهیونیستی را واقعه دروغین هولوکاست می‌داند و این‌طور نتیجه می‌گیرد: هولوکاست منجر به تأسیس وحشیانه کشور بیگانه اسرائیل در سرزمین عربی فلسطین در سال 1948 شده و هزینه بسیار غم‌انگیز آن را مسلمانان و مسیحیان بومی بیگناه فلسطین پرداخته‌اند. در نتیجه، چه نازی‌ها یک یهودی را کشته باشند و چه شش میلیون یهودی (و با هر وسیله و روشی که این کار را انجام داده باشند)، آلمان‌ها -و مطمئناً نه اعراب فلسطینی- بایستی هزینه این هولوکاست کذایی را بپردازند. اگر بطور منطقی سخن بگوییم، کشور نامشروع و غیرقانونی یهودی/صهیونیستی اسرائیل که باعث مرگ و بدبختی اعراب شده است باید در جایی در آلمان (و نه فلسطین) تأسیس می‌شد.


 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 11:21 عصر | نظرات دیگران()

یکی از مهمترین ادعاهای یهودیان و متفقین بعد از جنگ جهانی دوم، این بود. که آلمان‌ها، یهودیان را در اتاق‌های گاز می‌کشتند، تحقیقات علمی که درباره‌ی اماکن مورد ادعا انجام شده، عدم صحت آن را ثابت می‌کند

علی‌رغم تمام تدابیر، امکانات و حجم عظیم تبلیغات جهانی به کار گرفته شده جهت اثبات این واقعه، تاکنون ده‌ها مورخ برجسته‌ی اروپایی و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده، بررسی اسناد تاریخی، با ارائه اسنادی که هیچ صاحب‌نظری نمی‌تواند در صحت آنها‌ کمترین تردیدی روا دارد، به روشی کاملا علمی اثبات کرده‌اند که ماجرای هولوکاست و کوره‌های آدم‌سوزی، اتاق‌های گاز، قتل عام 6 میلیون یهودی و هر آنچه صهیونیست‌ها در این باره ادعا می‌کنند، دروغ محض و یک داستان ساختگی است که واقعیت آن یقینا با اسناد موجود زیر سئوال رفته و مدارک و شواهد ادعایی یهودیان بدون اعتبار و ابطال‌پذیر است. افرادی همچون مارک وبر، روبرت فوریسون، فدریک توبن، روژه گارودی، دیوید راتایژاک …، این عده عمدتا به «تجدید نظر طلبان» مشهور می‌باشند. (اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه‌هزاره، ترجمه مجید شریف، تهران: نشر چاپخش، 1376،ص20.)

اتاق‌های گاز
یکی از مهمترین ادعاهای یهودیان و متفقین بعد از جنگ جهانی دوم، این بود. که آلمان‌ها، یهودیان را در اتاق‌های گاز می‌کشتند، تحقیقات علمی که درباره‌ی اماکن مورد ادعا انجام شده، عدم صحت آن را ثابت می‌کند:
پروفسور «روبرت فوریسون» نویسنده و محقق برجسته‌ی فرانسوی، متخصص و کارشناس عالی‌رتبه‌ی اسناد و مدارک تاریخی می‌گوید: «من تا سال 1960 به واقعیت کشتار بزرگ در «اتاق‌های گاز» اعتقاد داشتند. پس از چهارده سال اندیشه و مطالعه‌ی شخصی و آنگاه چهار سال تحقیق بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر، همانند بیست نفر از نویسندگان «رویزیونیست» (تجدیدنظر طلب) تاریخی، اطمینان یافتم که با یک دروغ بزرگ تاریخی مواجه هستم. از اردوگاه‌های «آشویتس» و «بیرکناو» چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاه‌های «اشتروتهوف» (در آلزاس فرانسه) و «مایدانک» (در لهستان)، مکان‌هایی را که به عنوان «اتاق گاز» معرفی می‌شدند، بررسی کردم. سال‌ها اما بیهوده به دنبال فقط یک بازمانده از بازماندگان جنگ بودم که به چشم خود «اتاق‌های گاز» را دیده باشد، به جتی یک مدرک، فقط یک مدرک راضی بودم؛ اما همین یک مدرک را هم نیافتم. در مقابل آنچه یافتم، تعداد بیشماری مدارک مجعول بود؛ پس از آن با سکوت ، مزاحمت، دشمنی، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاکمه مواجه شدم.» (پروفسور روبر فوریسون، اتاق‌های گاز در جنگ جهانی دوم واقعیت یا افسانه؟ ترجمه دکتر سیدابوالفرید ضیاءالدینی تهران: موسسه فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه 1381.) وی در جای دیگر به عکس‌های ساختگی از اتاق‌های گاز مورد ادعای صهیونیست‌ها اشاره می‌کند و با تعجب می‌پرسد، اگر این عکس‌ها واقعی است، چگونه سربازان آلمانی – مورد ادعا – بدون ماسک و بی‌آن که کمترین پوششی بر دهان، بینی و چشم خود داشته باشند در اتاق‌های مالامال از گازهای کشنده ایستاده و بر جان کندن یهودیان محکوم نظارت می‌کنند؟!
«فرد لوشتر» متخصص و مهندس اتاق‌های گاز از آمریکا، مکان‌هایی را که در «آشویتس»، «بیرکنائو» و «مجدانک» به عنوان اتاق‌ گاز مورد استفاده قرار می‌گرفت، برای انجام آزمایش انتخاب و ثابت کرد که این اماکن برای این منظور مورد استفاده قرار نگرفته و همچنین حتی یک ذره‌ی کوچک از ترکیب سیانور که از اجزاء فعال سم«زیکلون B» است و گفته می‌شود از این سم برای کشتار یهودیان در آشویتس استفاده شده، در محل وجود ندارد. اما چیز مهمی که لوشتر در گزارش خود به اثبات رساند، این بود که با فرض اینکه این تجهیزات بتواند وجود اتاق‌های گاز را به اثبات برساند، به خاطر تعداد بالای فوت شدگان، سهم هر اتاق گاز 1693 نفر در هفته می‌باشد. این امر از نظر زمانی مستلزم 68 سال برای اعدام تعداد 6 میلیون نفر است، یعنی رایش سوم باید 75 سال حکومت کرده باشد تا این تعداد را کشته باشد.

کوره‌های آدم سوزی
از دیگر ادعاهای صهیونیست‌ها این است که نازی‌ها، یهودیان را در کوره‌های آدم‌سوزی می‌سوزاندند این ادعا امروزه به عنوان یک دروغ تاریخی شناخته شده است:
پروفسور «روژه گارودی» در کتاب اسطوره‌های بنیان‌گذاران سیاست اسرائیل» می‌گوید آنچه که از کوره‌ها و آثار آن بر جای مانده، مکان‌هایی بوده که مردگان مبتلا به بیماری تیفوس – برای جلوگیری از شیوع آن بیماری – را در آن می‌سوزاندند و مساله‌ی قتل‌عام یهودیان و سوزاندن آنها مطرح نبوده است. در حقیقت آنچه که در اذهان مردم جهان از تصویر کوره‌های آدم‌سوزی و اتاق‌های گاز هیتلر بر جای مانده تنها محصول سینمایی کمپانی‌های بزرگ فیلم‌سازی صهیونیست‌ها است. آنها بدین وسیله همواره کوشیده‌اند تا خود را از اروپائیان طلبکار دانسته و چهره‌ای رنجدیده از خویش را ترسیم نمایند. (یوری ایوانف؛ صهیونیسم؛: ترجمه ابراهیم یونسی؛ امیرکبیر؛ تهران؛ 1356؛ ص 129)
«وئیس مارشالکو» درباره‌ی اتاق‌های گاز و کوره‌های آدم‌سوزی اسناد جالبی ارائه می‌کند. مارشالکو توضیح می‌دهد که چگونه زیر نظر یهودیان در پایان سال 1945 میلادی، اردوگاهی چون «داخو» مورد تخریب و بازسازی هدف‌دار قرار گرفت.
او می‌نویسد:«قبل از هر چیز منظره‌ی زیبای سرسبز و بستان گونه‌ی اردوگاه باید به کلی تخریب می‌شد؛ چون برای سینماروهای امریکایی پذیرش این امر که یهودیان را در دل باغ و بستان و بستری از گل و گیاه شکنجه می‌کردند، کارمشکلی بود، به ویژه وقتی آنها را به سینماها کشانده بودند تا صحنه‌های مخوف وترسناک (اردوگاه‌ها) را نشانشان دهند. از این رو به کارگران جدید اردوگاه دستور دادند مثلا یک گودال خون که لوله‌ای از آن به خارج می‌رفت بسازند تا طوری به نظر آید که از این گودال، خون یهودیان از طریق آن لوله تخلیه ‌می‌شده است. محوطه‌ی استحمام زندانی‌ها، اتاق رخت‌کنی آنها و محوطه‌های ورودی، تماما باید بازسازی می‌‌شدند تا به صورتی درآیند که به کوره‌ی آدم‌سوزی که یهودیان ادعا می‌کردند، شبیه باشند.» (فتح جهان با دروغی به نام «کوره یهودی سوزی»، سایت علمی یهود.)

شش میلیون کشته یهودی
بر اساس تحقیقات و مستندات تاریخی چنین چیزی نیز اصلا واقعیت نداشته است؛ از جمله:
1 – روژه گارودی در «محاکمه آزادی» بیان می‌کند که رقم شش میلیون را که تا سال 1971 واقعی می‌پنداشته، با «ناهوم گلدمن»، رئیس کنگره‌ی جهانی یهود، مطرح کرده و گلدمن نیز اعتراف کرده است که این رقم را وی تعیین کرده است آن هم برای این که مقدار بیشتری غرامت بابت کشته‌شدگان یهودی دریافت نماید. در واقع گلدمن اذعان نموده است که هیچ سندی در این خصوص وجود ندارد. (روژه گارودی، محاکمه آزادی، ترجمه جعفریان و دیگران، تهران: موسسه اندیشه معاصر، 1377، ص 8)
2 – مارشالکو بر مبنای شواهد متعدد آماری نشان می‌دهد: کل تعداد یهودیان اروپا در سال 1933 بالغ بر 000/600/5 نفر بوده است و این رقم مورد تاکید یهودیان آمریکا نیز می‌باشد. از این تعداد یک میلیون یهودی بیرون خط مولوتف – روبین تروپ، اگر کسر شود و اگر یهودیان ساکن در کشورهای بی‌طرف و متفقین را هم کسر کنیم، رقم دو میلیون و پانصدهزار باقی می‌ماند؛ در حالی که بنا بر نظر کارشناسان، کل یهودیان ساکن در قلمرو هیتلر و هیملر به نیم میلیون هم نمی‌رسید. (اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره، ترجمه مجید شریف، تهران: نشر چاپخش، 1376، ص 20)

جمع‌بندی
1 – نحوه‌ی برخورد غرب با هولوکاست و جلوگیری از تحقیقات علمی و مستند دانشمندان نه تنها با ادعای آزادی عقیده و بیان، منافات دارد بلکه خود حاکی از ساختگی و غیرواقعی بودن این قضیه است.
2 – مدعیان حقوق بشر با بزرگ نمایی بخشی از جنایات جنگ جهانی دوم که در مقابل سایر جنایاتی که در این جنگ اتفاق افتاد از جمله بمباران اتمی ژاپن توسط آمریکا و همچنین سایر نسل‌کشی‌های جهان، سیاسی‌بودن جانبداری خود از حقوق بشر را به اثبات رسانده‌اند.
3 – بر اساس تحقیقات علمی و مستندات تاریخی انجام شده توسط محققان و متخصصان، ماجرای هولوکاست و کوره‌های آدم‌سوزی، اتاق‌های گاز، قتل عام 6 میلیون یهودی و هر آنچه صهیونیست‌ها در این باره ادعا می‌کنند، دروغ محض و یک افسانه‌ی ساختگی است.
4 – با دروغ بودن افسانه‌ی هولوکاست اساس تشکیل دولت اسرائیل و توجه مضاعف به این مولود بی‌هویت انگلیس و آمریکا، زیر سوال نی‌رود.
5 – بر فرض قبول هولوکاست با چیزی جز «ادعای ظلم مسیحیان در حق یهودیان» مواجه نیستیم؛ چرا وقتی غرب با دفاع از هولوکاست ادعای جبران خسارت وارده به یهود را دارد، این خسارت را از جیب ملت‌های دیگر پرداخت می‌کند؟ اروپا در صورت پافشاری بر وقوع هولوکاست و جبران خسارت، باید قسمتی از زمین‌های خود را در اختیار صهیونیست‌ها قرار دهد. تنها این گونه، غرب می‌تواند خود را از چالشی بزرگ در مقابل یهود – که خود را مظلوم می‌دانند – و یک میلیارد مسلمان رهایی بخشد.
6 – واقعیت این است که افسانه‌ی هولوکاست یا فلسفه‌ی وجودی دولت اسرائیل و منافع حیاتی صهیونیسم بین‌المللی و دولت‌های غربی ارتباطی ناگسستنی دارد و برجسته کردن مساله‌ی هولوکاست صرفا سرپوش نهادن بر ماهیت نامشروع، اعمال توسعه‌طلبانه و جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین و جهان می‌باشد.

منبع: سایت ایران کارتون

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 11:19 عصر | نظرات دیگران()

امریکن‌فری‌پرس بررسی کرد
سوال‌های بی‌پاسخ افسانه هولوکاست

خبرگزاری فارس: یک هفته‌نامه آمریکایی طی مقاله‌ای به بررسی سوالات و شبهات بی‌پاسخ زیادی پرداخت که در سایه جار و جنجال‌های تبلیغاتی غرب قرار گرفته‌اند.


 

به گزارش فارس، "جان تیفانی " روزنامه‌نگار و کارشناس آمریکایی طی مقاله‌ای در هفته‌نامه "امریکن‌فری‌پرس " در رابطه با باوراندن افسانه هولوکاست نوشت: اگرچه یکسری ایرادات منطقی به این مسئله که تبدیل به نوعی عرف و قرارداد شده وجود دارد، اما همه این مطلب را "می‌دانند " که شش میلیون یهودی توسط آلمانی‌ها درجریان جنگ جهانی دوم کشته شدند.
بنابراین گزارش، در سال 1939، بطور رسمی نزدیک به 15 میلیون و 700 هزار یهودی در جهان زندگی می‌کردند که بعد از جنگ جهانی دوم این تعداد به بیش از 18 میلیون یهودی افزایش پیدا کرد. (نشریه "نیویورک‌تایمز که متعلق به یهودیان نیز هست، 22 فوریه 1948 تعداد یهودیان را 18میلیون و 700 هزار نفر اعلام کرده بود.)
نویسنده این گزارش در ادامه می‌پرسد: چطور از این آمار می‌توان نتیجه گرفت که از 15 میلیون و 700 هزار یهودی روی زمین حضور داشتند، بنابر ادعاهای مطرح شده، شش میلیون نفر از آنها کشته شده و تنها حدود 9 میلیون نفر باقی مانده‌اند؟ در این صورت این مطلب که جمعیت یهودیان جهان تنها در کمتر از 9 سال دو برابر شده و به 18 میلیون نفر رسیده، شاهکاری متحیر کننده‌ است.
تیفانی می‌افزاید: از همان ابتدای شناخته شدن افسانه‌ هولوکاست همواره در حالی از "شش میلیون " نفر صحبت می‌شد که بنابر ادعای خود یهودیان، چهار میلیون یهودی در اردوگاه "آشویتز " با گاز مسموم شدند. در عین حال در سال 1990 نیز مشخص شد که تنها 1.5 میلیون نفر در این اردوگاه توسط گاز مسموم شده بودند که 2.5 میلیون نفر از آمار اولیه کمتر بود. با این وجود و با بی‌توجهی تمام به علم ریاضیات، آمار شش میلیونی اعلام شده، همچنان بدون چالش باقی مانده و کسی آن را زیر سوال نمی‌برد!
این گزارش می‌افزاید: حتی دکتر "فرانسیزک پایپر "، رئیس موزه آشویتز هم اعلام کرده بود که اتاق‌های گاز منتسب به نازی‌ها در حقیقت پس از جنگ، توسط شوروی‌ها جعل شده تا به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای تحت فشار قرار دادن آلمان مورد استفاده قرار گیرد. لازم به ذکر است که سخنان دکتر پایپر در یک نوار ویدیویی ضبط شده و موجود است.
تیفانی با اشاره به برخی دیگر از شواهد جعلی بودن افسانه هولوکاست می‌نویسد: "صلیب سرخ جهانی "، بطور رسمی گزارش کرده بود که تنها کمتر از 300 هزار نفر از تمامی ملیت‌هایی که در اردوگاه‌های آلمان بازداشت بودند، به علل مختلف و از جمله کهولت سن، مرده‌اند. همچنین هنگامی که صلیب سرخ پس از پایان جنگ جهانی و آزادی زندانیان از هزاران زندانی اردوگاه‌های آلمان مصاحبه کرد و از آنها پرسید که آیا هیچ نشانه‌ای از اتاق‌های گاز دیده‌اند یا خیر، پاسخ همه زندانیان، منفی بود.
این نویسنده آمریکایی همچنین تاکید می‌کند که از 300 هزار نفری که صلیب سرخ جهانی مرگ آنها را تایید کرده هم به سختی بیش از نیمی از آن‌ها یهودی بوده‌اند. از سوی دیگر بیشتر این مرگ و میرها نیز به دلیل شیوع بیماری تیفوس بوده که آن هم بر اثر شرایط جنگی بوجود آمد و جان بسیاری از آلمانی‌ها و از جمله پزشکان، پرستاران و کارکنان اردوگاه‌های اسرای جنگی را هم گرفت.
تیفانی با اشاره به اینکه آلمان‌ها حتی در صدد کاهش مرگ و میرها بودند، می‌نویسد: این مرگ و میرها برای مقامات آلمانی بسیار زیاد بود. بطوریکه "هنریش هیملر "، فرمانده کل بازداشتگاه‌های آلمان هشتم دسامبر 1942 طی دستوری اعلام کرد که " میزان مرگ در اردوگاه‌ها به هر قیمتی که هست می‌بایست کاهش یابد. "
این گزارش می‌افزاید: در کل اروپا که تحت اشغال آلمان قرار داشت، 2.4 میلیون یهودی زندگی می‌کردند و این در حالی بود که پس از پایان جنگ، 3.8 میلیون یهودی خواستار بهره‌مندی از مزایایی شدند که دولت آلمان به نجات یافتگان یهودی ارایه می‌کرد.
تیفانی در بخش دیگری از مقاله خود می‌نویسد: طبق گزارش "نیویورک تایمز " در تاریخ چهارم ژانویه 1987، "الی ویسل " کسی که ادعا می‌کرد یکی از نجات‌یافتگان هولوکاست است، رسیدن شوروی‌ها به اردوگاه آشویتز را یک معجزه توصیف کرد. این در حالی است که وی 11 آوریل 1983 در سخنرانی خود در "باشگاه رسانه‌های ملی " واشنگتن ماجرای نجات یافتن خود را به گونه‌ای دیگر بازگو کرد و مدعی شد که توسط ارتش آمریکا و از اردوگاه "داکوا " نجات یافته است!
تیفانی با به سخره گرفتن سخنان متناقض این مدعی نجات یافتن از اردوگاه‌های آلمان نازی، می‌گوید: شاید وی تنها زندانی جنگ باشد که توسط دو ارتش مختلف و از دو اردوگاه مختلف، نجات پیدا کرد!
نویسنده این گزارش با اشاره به دیگر داستان‌پردازی‌ها در رابطه با هولوکاست نوشت: سال 1948 داستانی در رابطه با یک دختر بیچاره یهودی منتشر شد که توسط آلمانی‌ها به قتل رسید. این در حالی است که کودک مذکور در واقع به واسطه بیماری تیفوس درگذشته بود.
نکته جالب دیگر در مورد این داستان آن است که نوشته‌هایی که گفته می‌شود خاطرات این کودک یهودی هستند و بر اساس آن استناد شده است که آلمان‌ها این کودک را مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند، با نوعی خودکار نوشته شده است که در دوران بعد از جنگ جهانی دوم ابداع شد! این در حالی است که همین خاطرات بصورت کتابی با عنوان "خاطرات آنه فرانک "، منتشر شد و علاوه بر سودآوری بسیار زیادی که داشت موجب ترویج افسانه هولوکاست نیز شد.
این کارشناس آمریکایی در ادامه با طرح این پرسش که آمار شش میلیونی کشته‌شدگان یهودی جنگ جهانی دوم از کجا آمده، می‌نویسد: در تلاش برای دانستن این مطلب، به "ایلیا ارنبرگ "، تبلیغاتچی شوروی در دوران جنگ جهانی دوم می‌رسیم که بعدها در اسرائیل مرد؛ در حقیقت ارنبرگ اولین کسی بود که در 22 دسامبر 1944 این ارقام عجیب و غریب را ابداع کرد.
تیفانی ادامه می‌دهد: دروغ‌های بزرگ ارنبرگ روانی تا آنجا پیش رفت که موجب بوجود آمدن یک جو خشن تنفر از آلمان‌ها گشت و مرگ میلیون‌ها نفر را باعث شد. همچنین نمونه‌های زیادی از قتل‌عام‌های ارتش سرخ نیز وجود دارد؛ برای مثال در یکی از جزوات این ارتش به تاریخ اکتبر 1944 آمده بود: " بکشید! هیچ کسی در آلمان، اعم از کسانی که زنده هستند و یا آنها که هنوز به دنیا نیامده‌اند، بی‌گناه نیست. "
نویسنده این گزارش در انتها می‌نویسد: به علاوه به واسطه دروغ‌های هولوکاست است که رژیم جنگ‌طلبی مثل اسرائیل میلیاردها دلار پول مالیات‌دهندگان آلمانی و آمریکایی و همچنین دارایی‌های بومیان فلسطینی را بدست آورده است.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8809020803


 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 11:17 عصر | نظرات دیگران()

n00031413-b.jpg

 22 آذر 1384 - کیهان - حسین شریعتمداری

1- این واقعه هولناک در فاصله زمانی بعد از ظهور حضرت مسیح (ع) و قبل از بعثت پیامبر اسلام (ص) در یمن اتفاق افتاده است:
«ذونواس» پادشاه یهودی یمن در جایگاه مخصوصی که برای او تدارک دیده اند، نشسته است و خاخام های یهود، اطراف او به احترام ایستاده اند، مقابل جایگاه گودال های خندق مانند و عمیقی در زمین حفر شده و آتش سوزان و پرحجمی که در گودال برافروخته اند تا چند متر بالاتر از سطح زمین زبانه می کشد. آن سوی میدان، جمع انبوهی از مردان، زنان و کودکان در حالی که غل و زنجیر بر دست و پا و گردن آنها زده اند در محاصره سربازان و صاحب منصبان مسلح سپاه ذونواس به زانو نشسته اند. شیون زنان، ناله دردناک مردان و گریه سوزناک کودکان فضا را آکنده است. خاخام بزرگ یهود با اشاره «ذونواس» فرمان او را برای آخرین بار و با صدای بلند به اسرا که جمع انبوهی از مردان و زنان و کودکان یمنی هستند، ابلاغ می کند... زمان واقعه قبل از ظهور اسلام است، مردم یمن آن روزگار از سال ها قبل به دین مسیح گرویده اند و اکنون «ذونواس» پادشاه یمن که چندی است به آئین یهود درآمده، فرمان هولناک خود را از زبان خاخام بزرگ دربار خویش اعلام می کند؛... اسرا تنها دو راه پیش روی دارند، یا از مسیحیت اعلام انزجار کرده و به دین یهود درآیند و یا در آتش سوزان و پرلهیب بسوزند. اسرا، اما که از پیروان پاکباخته مسیح (ع) هستند، دست از ایمان خویش برنمی دارند و بعد... به فرمان پادشاه یهودی، تمامی آنان را زنده زنده به درون آتش انداخته و می سوزانند... کودکان نیز، به جرم آن که پدران و مادران آنها مسیحی مومن و خداپرست بوده اند، از زنده سوختن در آتش خشم پادشاه و خاخام های یهود در امان نمی مانند...
ماجرای این واقعه هولناک در سوره مبارکه بروج اینگونه آمده است:
«والسماء ذات البروج... سوگند به آسمان که دارنده برج هاست و سوگند به روز موعود و سوگند به گواهی دهنده و آنچه به آن گواهی دهند، که «اصحاب اخدود» به هلاکت رسیدند. ]آنان که[ آتشی از هیزم ها افروخته و درحالی که بر کناره آتش نشسته بودند، بر آنچه بر سر مومنان می آوردند، نظاره می کردند، (اصحاب اخدود) تنها به این علت از مومنان انتقام گرفتند که آنان به خدای عزیز و حمید ایمان آورده بودند...»
«اخدود» به معنی شکاف زمین و گودال است و...
این واقعه هولناک و جنایت شرم آور یهودیان سنگدل، اولین سند مکتوب از زنده سوزی دسته جمعی انسان هاست.
2- واژه «هولوکاست » (HOLOCAUST) که ریشه یونانی دارد، امروزه به معنای قتل عام از طریق سوزاندن دسته جمعی انسان ها در آتش، به کار می رود و برخی از زبان شناسان این واژه را برگرفته از همان جنایت یهودیان در یمن باستان می دانند که به تدریج و در گذر ایام مفهوم عام تری یافته و به سوزاندن زنده زنده انسان ها اطلاق شده است.
از نیمه دوم قرن 19 میلادی و چند سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، واژه «هولوکاست» در فرهنگ سیاسی، مفهوم و معنای ویژه ای یافته و تقریباً به یک اسم خاص بدل شده است. از آن هنگام به بعد، ماجرای کشتار 6 میلیون یهودی در جریان جنگ جهانی دوم از سوی نازی ها که یک داستان ساختگی است را «هولوکاست» می نامند.
در اوایل دهه 80 قرن نوزدهم، تعدادی از اعضای آژانس بین المللی صهیونیست ها، از جمله، «پی یر ویدال ناکه»، «سرژ ولز»، «فرانسوا براریدا» تحت سرپرستی «رنه ساموئل سپرات» خاخام معروف فرانسه، با استناد به داستان ساختگی کشتار 6 میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم و به عنوان پیشگیری از فراموش شدن مظلومیت این قوم! پیش نویس قانونی را تهیه کرده و در ژوئیه سال 1990 میلادی در فرانسه به تصویب رساندند که براساس آن «هرگونه تردید در باره «هولوکاست»، اعم از تردید درباره کشتار -مورد ادعای- یهودیان در جنگ جهانی دوم، وجود اتاق های گاز و حتی کمترین تردید در رقم 6 میلیونی یهودیان کشته شده، جرم تلقی می شود! و هرکس در فرانسه از این قانون تخلف کرده و در سه موضوع یاد شده تردید کند به یک ماه تا یکسال زندان و پرداخت 2هزار تا 300هزار فرانک جریمه محکوم می شود.»
بعدها با فشار آمریکا، انگلیس، فرانسه و آژانس صهیونیستی، این قانون در سایر کشورهای اروپایی نیز به تصویب رسید. به طوری که امروزه هرگونه تردید درباره هولوکاست مورد ادعا و ابعاد و اجزاء آن در اروپا جرم تلقی می شود!
3- اخیرا آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محترم طی مصاحبه ای، ماجرای کشتار 6 میلیون یهودی به دست نازی ها و در جریان جنگ جهانی دوم را یک داستان جعلی نامیده و اظهار داشته است که اگر دولت های غربی این داستان ساختگی را قبول دارند و درپی دلجویی از یهودیان هستند می توانند برای جبران این قتل عام، بخشی از خاک کشورهای خود، مخصوصا یک یا چند ایالت از دو کشور آلمان و اتریش را برای تشکیل دولت یهود در اختیار آنها بگذارند و پرسیده است که چرا باید هزینه جنایات غربی ها علیه یهودیان را مردم مسلمان و مظلوم فلسطین بپردازند؟
اظهارات آقای احمدی نژاد بلافاصله با واکنش شدید آمریکا، رژیم صهیونیستی، کشورهای اروپایی و حتی دبیرکل سازمان ملل متحد روبرو شد و دولت های آلمان و اتریش، سفرای کشورمان را احضار کردند و سازمان ملل قرار است در اعتراض به اظهارات احمدی نژاد بیانیه ای صادر کند و این واکنش ها همچنان ادامه دارد...
متاسفانه برخی از افراد و گروه ها در داخل کشور نیز سخنان رئیس جمهور را نسنجیده دانسته و اینگونه اظهارات را باعث افزایش خصومت غرب با ایران اسلامی ارزیابی کردند!
4- واکنش خصمانه دشمنان بیرونی و عکس العمل برخی از غفلت زدگان داخلی نسبت به اظهارات آقای احمدی نژاد، درحالی است که اولا؛ اظهارنظر ایشان درباره جعلی بودن ماجرای قتل عام 6 میلیون یهودی در جریان جنگ جهانی دوم، ریشه در اسناد قطعی و غیرقابل تردید تاریخی دارد و ثانیا؛ پیشنهاد او برای واگذاری بخشی از خاک کشورهای غربی به صهیونیست ها، نتیجه منطقی دروغ بزرگ آنان درباره هولوکاست- قتل عام و سوزاندن 6 میلیون یهودی- است و چنانچه این دروغ را باور ندارند، نباید با تکیه بر آن اشغال سرزمین فلسطین را موجه جلوه دهند و اگر این دروغ بزرگ را قبول کرده اند، باید تاوان جنایتی را که علیه 6 میلیون یهودی مرتکب شده اند، خود بپردازند.
5- در سال های سیاه قرون وسطی در اروپا دادگاه های انگیزاسیون- تفتیش عقاید- «گالیله» دانشمند بزرگ و فرهیخته را تنها به این گناه! مستحق اعدام دانستند که با تحقیقات علمی خود نشان داده بود برخلاف نظریه هیئت بطلمیوسی، زمین مرکز عالم و ثابت نیست، بلکه به دور خود و خورشید می چرخد! گالیله در اثبات نظریه خود دلایل علمی و غیرقابل انکاری ارائه می کرد و استدلال! قضات دادگاه قرون وسطی این بود که، کلیسا، زمین را ثابت می داند و نتیجه هیچ تحقیق علمی نباید این نظریه پذیرفته شده را نفی کند و در غیر این صورت، کسی که آن را نفی کند مستحق اعدام است!... و سرانجام گالیله برخلاف نتیجه تحقیقات علمی و قطعی خود، مجبور به توبه شد!... اگرچه به قول جری آدامز، آهسته خطاب به زمین گفت، «من توبه کردم! ولی تو به چرخش خود، ادامه بده»!
بعد از رنسانس و تاکنون، اروپائیان و مخصوصاً فرانسوی ها از سال های سیاه قرون وسطی به تلخی یاد می کنند و دادگاه های انگیزاسیون و از جمله اجبار گالیله به توبه کردن را باعث شرمساری و ننگ تاریخ می دانند و این در حالی است که هم اکنون اروپا، آمریکا و... درباره «هولوکاست» دقیقاً و بدون کم و کاست از همان قوانین شرم آور و خالی از کمترین نشانه عقل و شعور پیروی می کنند و این، فقط یک نمونه از مفهوم آزادی اندیشه و مظهر دموکراسی در غرب است! چرا...؟!... بخوانید؛
6- تاکنون ده ها مورخ برجسته اروپایی و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده بررسی اسناد تاریخی، با ارائه اسنادی که هیچ صاحب نظری نمی تواند در صحت آنها کمترین تردیدی روا دارد، به روشی کاملا علمی اثبات کرده اند که ماجرای قتل عام 6 میلیون یهودی، کوره های آدم سوزی، اتاق های گاز و همه آنچه صهیونیست ها در این باره ادعا می کنند، دروغ محض و یک داستان ساختگی با اهداف نه فقط سیاسی محض، بلکه جنایتکارانه است و شاید تعجب کنید- البته از دموکراسی با قرائت غربی تعجبی ندارد- که از این دانشمندان و محققان تمامی آنهایی که اروپایی بوده اند، بدون استثناء- تاکید می شود، بدون استثناء- به دادگاه جلب شده و تنها به دلیل آن که تحقیقات علمی آنان با آنچه دولت های اروپایی درباره هولوکاست پذیرفته و تصویب کرده اند، تفاوت داشته، محاکمه و به زندان و جرایم نقدی محکوم شده اند! و دولت های غربی به این سؤال پاسخ نمی دهند که چگونه می توان از یک سو ادعای آزادی عقیده و اندیشه را داشت و در همان حال، اگر تحقیقات علمی و مستند دانشمندان با ادعای بی اساس و افسانه سرایی صهیونیست ها تفاوت داشته باشد، این دانشمندان و محققان مستحق محاکمه، زندان و جریمه هستند؟!...
7- تعداد دانشمندان و محققان برجسته ای که نتیجه تحقیقات علمی و مستند آنها حکایت از جعلی بودن هولوکاست می کند و تنها به این علت، محاکمه، محکوم و از جامعه علمی کشورهای اروپایی طرد شده اند، بیشتر از آن است که حتی فهرست آنان قابل اشاره در این نوشته محدود باشد و فقط به عنوان نمونه و به مصداق اندکی از بسیارها می توان به پروفسور روژه گارودی، پروفسور روبر فوریسون، پروفسور کریستوفرسون- صاحب کتاب معروف «دروغ آشویتس»... و نویسندگان صدها رساله علمی دیگر که جعلی بودن داستان قتل عام یهودیان در آلمان نازی را اثبات کرده اند، اشاره داشت... و این که تمامی این دانشمندان و محققان، از سوی دولت های اروپایی به دادگاه احضار و محاکمه و محکوم شده اند.
8- در این میان، ماجرای پروفسور روبر فوریسون و پروفسور روژه گارودی- هر دو از فرانسه- جدیدتر و عبرت انگیزتر است.
پروفسور روبر فوریسون، استاد دانشگاه معروف «لیون» فرانسه و کارشناس عالی رتبه بررسی و ارزیابی اسناد و مدارک تاریخی، با شهرتی جهانی است. او تحقیقات علمی و مستند خود را در کتابی با عنوان «اتاق های گاز، واقعیت یا افسانه؟» جمع آوری کرده که توسط آقای سید ابوالفرید ضیاءالدینی به فارسی نیز ترجمه شده است.
او هزاران سند را در این زمینه بررسی کرده است و طی سال ها تحقیق، از تمامی مراکز مورد ادعای صهیونیست ها، نظیر اتاق های گاز، موزه ساختگی کوره های آدم سوزی، داخائو در مونیخ آلمان و... بازدید کرده و با صدها شاهد به گفت وگوی دقیق و علمی پرداخته و در نهایت بدون کمترین تحلیل و تنها به زبان اسناد، نشان داده است که ماجرای کشتار یهودیان در آلمان نازی یک دروغ بزرگ تاریخی و فریب شرم آور افکار عمومی است. چیزی که از صهیونیست های وحشی به هیچوجه دور از انتظار نیست.
به عنوان مثال، فوریسون به عکس های ساختگی از اتاق های گاز مورد ادعای صهیونیست ها اشاره کرده و ضمن رد این ادعا با استناد به مدارک غیرقابل انکار، با تعجب می پرسد، اگر این عکس ها واقعی است، چگونه سربازان آلمانی- مورد ادعا- بدون ماسک و بی آن که کمترین پوششی بر دهان، بینی و چشم خود داشته باشند در اتاق های مالامال از گازهای کشنده ایستاده و بر جان کندن یهودیان محکوم نظارت می کنند؟! و یا، درباره یکی دیگر از عکس های مورد ادعای صهیونیست ها که جمعی از یهودیان را در محاصره چند تانک نشان می دهد، با ارائه اسناد و شواهدی خواندنی و غیرقابل تردید، نشان می دهد که تانک ها در این عکس، انگلیسی هستند نه آلمانی و...
9- دهها سال است که دولت های اروپایی و آمریکا، با استناد به این داستان جعلی، تشکیل دولت غیرقانونی و به قول امام راحلمان (ره) «غده سرطانی» اسرائیل را قانونی جلوه داده و اشغال فلسطین را هزینه ای می دانند که باید برای جبران جنایات آلمان نازی علیه یهودیان، به آنها داده شود!!... و حال آن که؛
اولا؛ قتل عام یهودیان در جریان جنگ دوم جهانی یک داستان ساختگی و خالی از واقعیت است. بنابراین چگونه می توان از این داستان جعلی به عنوان سند مشروعیت، دولت وحشی صهیونیست ها استفاده کرد؟!
ثانیا؛ اگر آمریکا و اروپا و صهیونیست ها اصرار دارند که این داستان را واقعی بدانند، چرا به جای جنایتکاران اصلی، یعنی، نازی ها- آلمان و اتریش کنونی - باید تاوان این جنایت جنگی را مردم مسلمان و مظلوم فلسطین بپردازند؟! و چرا چند ایالت از آلمان و اتریش را برای دلجویی از یهودیان به آنها واگذار نمی کنند؟! براساس کدام دلیل عقلی و تفسیر منطقی و قانونی بایستی تاوان جنایت اروپایی ها را مردم مسلمان فلسطین در قاره آسیا بپردازند؟!
... بیش از یک ساعت است که مشغول نوشتنم، آن هم بعد از یک روز پرکار...و دیگر خسته شدم.اما، داستان هنوز باقی است... امید است، اندکی از گفتنی ها، نوشته شده باشد.
حسین شریعتمداری
http://www.niksalehi.com/learn/archives/003334.php


 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 11:15 عصر | نظرات دیگران()



تعریف هولوکاست
هولوکاست (Holocaust)، به معناى «سوزاندن با آتش است که به طور کامل از میان برود» و واژه اى است یونانى که از دو واژه Holos به معنى همه و 1Kaustus به معنى سوزاندن و نابود کردن ترکیب شده است و در لغت، به معناى «همه سوزى» است.2 برخى از زبان شناسان، این واژه را برگرفته از جنایت یهودیان در یمن باستان مى دانند3 که به تدریج و در گذر ایام، مفهوم عام ترى یافته، به سوزاندن زنده زنده انسان ها اطلاق شده است و در اصطلاح، به نظریه اى اطلاق مى شود که ادعا دارد شش میلیون یهودى در طول جنگ جهانى دوم، بر اثر اعمالى از قبیل اعدام در اتاق هاى گاز و سوزانده شدن در کوره هاى آدم سوزى اردوگاه هاى کار اجبارى نازى ها، کشته شده اند.4

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 11:10 عصر | نظرات دیگران()

نقد دلایل هولوکاست
با وجود تمام تدابیر، امکانات و حجم عظیم تبلیغات جهانى به کار گرفته شده جهت اثبات این واقعه، تاکنون ده ها مورخ برجسته اروپایى و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده بررسى اسناد تاریخى، با ارائه اسنادى که هیچ صاحب نظرى نمى تواند در صحت آنها کمترین تردیدى روا دارد، به روشى کاملاً علمى اثبات کرده اند که ماجراى هولوکاست و کوره هاى آدم سوزى، اتاق هاى گاز قتل عام 6 میلیون یهودى و هر آن چه صهیونیست ها در این باره ادعا مى کنند، دروغ محض و یک داستان ساختگى است که واقعیت آن یقیناً با اسناد موجود، زیر سؤال رفته، مدارک و شواهد ادعایى یهودیان بدون اعتبار و ابطال پذیر است. افرادى همچون مارک وبر، روبرت فوریسون، فردریک توبن، روژه گارودى، دیوید ایروینگ، آرمان امادروس و داریوژ راتایژاک و... از این گروه متخصصان هستند که اغلب به «تجدیدنظر طلبان» مشهور مى باشند.21
ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 11:9 عصر | نظرات دیگران()

روز هفتم بهمن ???? رهبران آمریکا و ?? کشور اروپایی اجلاسی تحت نام "مجمع جهانی هولوکاست" در استکهلم تشکیل دادند تا این پدیده را به عنوان بخشی از "تاریخ ملی" کشورشان به رسمیت بشناسند .
«هولوکاست» یک واژه‌ی مرکب یونانی و به معنای «همه‌سوزی» در ادبیات فارسی، و معادل آن «شوآ» در زبان عبری رایج امروز است.
این واژه‌ پس از جنگ جهانی دوم، از سوی بعضی اشخاص و کانون‌های یهودی وارد فرهنگ سیاسی و تاریخی جهان شد. ادعای آن‌ها بر این فرضیه استوار بود که شش میلیون یهودی در اردوگاه‌های اسیران جنگی در آلمان نازی به وسیله «اتاق‌های گاز» خفه شده و سپس در «کوره‌های آدم‌سوزی» سوزانده و به خاکستر تبدیل شده‌اند.

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط پژوهشگر در شنبه 89/4/5 و ساعت 9:1 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

بانک مقالات فلسطین
پژوهشگر
بانک مقالات فلسطین یکی از کارهایی است که می بایست در زمینه فلسطین و صهیونیسم انجام بگیرد. در این وبلاگ سعی شده است: یک از خود محوری پرهیز شود. دو حقوق معنوی مقالات حفظ شود سه سهولت درج منابع اصلی برای مقالات محقیق فراهم گردد، برای همین لینک مقالات را در وبلاگ قرار دادیم. مقالات مناسب را به ما معرفی کنید تا درج کنیم.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 25
بازدید دیروز: 4
مجموع بازدیدها: 81803
جستجو در صفحه

پیوندهای روزانه
خبر نامه